شعر ” قبله آمال ” – محمد رضا احمدی
قبله آمال
نفس باد صبا چون نفس شاد توشد
نفست گرم و دلت شاد دلم یاد تو شد
هوس بوسه زلبهای تو روزم شب کرد
شب من طی به هوای نفس شاد توشد
گوش من تیز به آن صوت دل انگیز تو گشت
هوش از عقل جدا دل همه فرهاد تو شد
صورت ناز توچون قبله آمال دلم
کعبه ام خانه تو مامن آباد تو شد
کمک از غیر نگیرم که تویی حامی من
دل من خوش به نگاه و همه امداد تو شد
نازنینا تو مرا دعوت آن خنده ناز
خنده ات باغ پر از گل دلم آزاد تو شد
خانه قلب تو شد ساحل دریای دلم
زین سبب این دل من عاشق و همزاد تو شد
احمدی
اردیبهشت ۹۹
0 دیدگاه