شعر ” راه و رسم زیستن ” – محمد رضا احمدی
راه و رسم زیستن
زندگی راحتی جان و تن است
لطف کردن به تن خویشتن است
سخن از روی درایت گفتن
یا سکوتی که سخن را چمن است
خنده هایی زسر شادی و شور
بردن خنده به هر انجمن است
زندگی داشتن مکنت نیست
فکرامید به سر داشتن است
با قناعت به جهان زیستن و
گل ز بستان زمان چیدن است
دور کن ما و منی را تو ز خود
کین صفات از طرف اهرمن است
زندگی با تو ندارد سر جنگ
بر حذر بودن از هر نق زدن است
میدهدآنچه تو خواهی همه را
آن خدایی که رحیم و کهن است
سعی و کوشش ز تو بایدهمه جا
هدف رب تو عاشق شدن است
عاشقی کن تو به امید رجا
گر چه در عاشقی هم سوختن است
احمدی آذر ۹۷
0 دیدگاه