ترانه ” پریشون ” – مینا طالبی
پریشون
پریشونم دلِ نامهربونت رو نمیخوام
فقط فکرِ چشای آسمونت رو نمیخوام
چنین دردی ببین سردی درین شبها نمیخوام
نصیبم شد غمِ دوری خزونت رو نمیخوام
تو رفتی من پشیمون منتظر هستم
منو دیگه نمیخوادش که وابستم
حواسم بی تو هم پرته همه فصلم
عزیزِ دل نگاهم کن که من خستم
دلم تو رو میخواد بی تاب شده اصلن
تموم شب چشام بی خواب شده قلبن
یه کوچولو بگو دوسم داری حتمن
نباشی زندگی خراب شده قطعن
یه کاری کن خداوندا که برگرده
او دیوونه خبر دارم که شبگرده
هنو این جونه من به عشقه تو گرمه
میدونی که دلم با غصه سر کرده؟
نمیخوابم عذابم میده این حالم
تو آغوشه منه دادی تو اون شالم
عجب دلواپسی افتاد به این جانم
ندارم چاره ای پس میزنم فالم
ببین یارم کمی درگیر شده با من
صبوری کن دلم که پیر شده با من
چشای خوشگلش بارون زده امشب
پریشونیم، گلم دلگیر شده با من
دفتر شعر مینا طالبی
اینجا کلیک کنید
0 دیدگاه