دفتر شعر مهری حاجی آبادی
هرگونه بهره برداری از مطالب و اشعار بدون هماهنگی با صاحب اثر ، پیگرد قانونی دارد
تموم کن این بچگیو
دلم هواتو کرده بود
رفتم کنار پنجره
نوشتم که دوست دارم
هیچوقت اینو یادت نره
میشه خواهش کنم نری
بغض چشامو ببینی
برگردی و کنار من
آروم و ساکت بشینی
بغل کنی قلب منو
آروم کنی زندگییو
من مگه از تو چی میخوام
تموم کن این بچگیو
من شبا تا صبح بیدارم
چشم روی هم نمیذارم
بغض گلومو چنگ میزنه
نمیتونم که ببارم
چقدر تو دور شدی ازم
دلم میخواد بخوابمو
شب توی رویام ببینم
صورت اون مهتابمو
میشه خواهش کنم نری
بغض چشامو ببینی
برگردی و کنار من
آروم و ساکت بشینی
بغل کنی قلب منو
آروم کنی زندگیو
من مگه از تو چی میخوام
تموم کن این بچگیو
حالا میخوای بری برو
به من میگی هرچی که بود
تمومه خستهای دیگه
دل من غرق خواهشه
چشاتو بستهای دیگه
آخه چطور دلت میاد
منو تو تنها بذاری
اینهمه مدت تو چرا
منو تو غمها بذاری
من که نبودم بد برات
تاوان چی رو میگیری
ساده بودن جرمه مگه
میگفتی بی من میمیری
تا ته خط میومدم
بارون بودی چتر بودم
چرا دوسم نداشتی تو
من که باهات بد نبودم
میفهمی اینو آخرش
کی واقعی میخواست تورو
تا پای جون میموند برات
حالا میخوای بری برو
رویای مبهم
این شادی و غمت
رویای مبهمت
سخته برای من
اینجوری دیدنت
فکر و خیال منو
دیوونه میکنه
خودت بیا ببین
زخمت چه میکنه
بیا پیشم بشین
خودت به من بگو
بگو که چی شده
بگو عشقِ تو کو
خورشید رفته و
مهتاب اومده
از وقتی رفتی تو
خوابم نیومده
هوا پر از غمه
نفس نمیکشم
دیگه بجای عشق
هوس نمیکشم
چقدر شلوغه این شهر
چقدر شلوغه این شهر
ولی من بیتو تنهام
میون این همهمه
فقط من تورو میخوام
اینروزا هر کی منو
میبینه میفهمه زود
میپرسه از من کجاست
اون که وجود تو بود
نمیدونم چی بگم
بگم که اون کجا رفت
بگم هنوزم اینجاست
یا که پیش خدا رفت
آخه خدا جون بگو؟
دلت اومد چه جوری
اون گلو پرپر کنی
فقط بگو چه جوری!
جواب قلب منو
میخوای بدی چه جوری
همه میگن میمیرم
تو این فراق و دوری
این روزا هر کی منو
میبینه میفهمه زود
میپرسه از من کجاست
اون که وجود تو بود
قصۀ تلخ
نمیدونم کجای این زمینی مهربونم
آخه بگو که من پِیِت بگردم تا کجاها
انگاری ابر شدی رفتی میون آسمونها
بگو بهم چرا قهری تو با تموم دنیا
بگو چرا نمیسوزه دلت به حال این دل
مگه میشه فراموشت کنم نهنه نمیشه
خیلی بیرحم شدی دیگه منو تو نمیبینی
انگاری تبر شدی زخم زدی به جون ریشه
نگو قصهمون دیگه به آخر خطش رسیده
بدون تو نمیخوام آخه من زنده بمونم
تو بخوای نقطه میذاریم و از اول مینویسیم
قصهمون قشنگ میشه اگه نری اینو میدونم
همیشه قهرمان قلب من بمون گل من
نباشی برای کی دیگه من زنده بمونم
میخوام یه قصهی بیغصهرو برات بسازم
نذار که توی اون قصهی تلخ باقی بمونم
هوای دلتنگی
هوای دلتنگی میاد
سراغ من تو این شبا
دلم فقط تو رو میخواد
زیر بارون، تو این هوا
چقدر تو دلسنگ شدی
واسه کی دلتنگ شدی؟
منو گذاشتی با غمت
راهیِ یک جنگ شدی
منی که جونم واسه تو
تموم قلبم واسه تو
آخه کجا میخوای بری
تموم عمرم واسه تو
وقتی باید بخندم و
در و رو غم ببندم و
تو رو نگاهت بکنم
با غصهها بجنگم و
حالا نشستم با خودم
حرفایی که تو دلمه
با در و دیوار میزنم
با ساز و سیگار میزنم
حالابگو چیکار کنم
نمیگذره که این روزا
غصهی درد عشق تو
آتیش زده دل و خدا
منی که جونم واسه تو
تموم قلبم واسه تو
آخه کجا میخوای بری
تموم عمرم واسه تو
دفتر شعر مهری حاجی آبادی
5 دیدگاه
زهرا رحمانی فر · 2022/12/05 در
با عرض سلام خدمت شما دوست عزیز
اشعار زیبایی دارید
با آرزوی موفقیت برای شما
جاوید جاویدان · 2022/11/23 در
درود بر شما بانو مهری
قلمتان نویسا
زیبا سرودین مانا باشید
رقیه قربانی · 2022/11/15 در
https://www.majidfazeli.com/دفتر-شعر-رقیه-قربانی
علیرضا خوشرو · 2022/11/14 در
سلام
درود بر شما
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
انشاالله همیشه موفق و پیروز باشید
در پناه خدا
……..
🌹🌹🌹🌹
یگانه قربانی · 2022/11/10 در
ضمن خوش آمد گویی به شما بزرگوار.
شعرتون بسیار زیبا بود.
با آرزوی موفقیت های روز افزون برای شما🌹