ترانه ” یادته ” – سمیرا نیکخواه
یادته
جایی که منو تو عاشق هم شدیم یادته
روی نیم کتی که باهم قهوه خوردیم یادته
یادته اون روزایی که با هم مهربون بودیم
روز و شب هایی که از هم دل میبردیم یادته
توی روزایی که داشتیم دنیایی خاطره ساختیم
حیف لحظه هایی که باختیمو، غریبونه شناختیم
حالا من دلتنگ اینم که اون روزا رو ببینم
واسه عاشق کردنت باز ستاره هارو بچینم
بی تو این شبها واسم غصه و درده تو کجایی
هنوزم چش انتظارم تا از این در تو بیایی
میدونی که یاد تو واسه من تسکین نمیشه
دیگه بسه انتظارت خودت برگرد همیشه
1 دیدگاه
علیرضا خوشرو · 2022/10/23 در
سلام
شعر زیبایی سروده اید
مانند همیه اشعارتون با احساس
زنده باشید الهی
…………….
گفتم ای عشق به دردِ دلِ ما درمانی؟
گفت بگذر که در این قافیه در میمانی
گفتم آن زلف دو تا، مویِ رها را چه کنم؟
گفت بندیست خیالی، تو در آن زندانی
گفتم از تاب و تبِ قلبِ نگارم چه خبر؟
گفت آنجا خبری نیست، خودت می دانی
گفتم عشق است در امواج نگاهش، دیدم!!
گفت زهر است، به جانِ نگهی شیطانی