شعر « مطرب » – رضا اکرمی
مطرب مطربا گویا که امـــشب سازت اصلا ساز نیست یا که من بسیار مستم یا خوش این آواز نیست مطـربا امشـــب چــرا ســــاز پریشـــان میزنی حال تو یا حال من چون لحظه ی آغاز نیست مطربا تحریرهایت گـــــر چه دل را میـــــبَرد شعرت اما مثل هر شب با دلم دمساز ادامه مطلب